بعضی وقتها با خود آرزو میکنم که کاش یک گوسفند بودم اونوقت شاید کسی پیدا میشد که لااقل قربان صدقه کله پاچهام بره . اما حیف ..
پینوشت: از سر بیکاری این پست رو نوشتم .. کاملن هم مشخصه که این شبیه یک پست وبلاگ نیست و خیلی راحت می تونستم این خط رو توی فرندفید بنویسم .. اما دلم میخواست اینجا هم تکونی بخوره شاید که مجبورم کنه بیشتر بهش سر بزنم.
امیدوارم
Advertisements
دسامبر 27, 2008 در 11:16 ق.ظ.
گوسفند نشده هستند کسایی که قربون صدقه ات برن
دسامبر 28, 2008 در 9:36 ب.ظ.
ارجاع به کتاب جالب «لطفا گوسفند نباشید!»
ژانویه 1, 2009 در 10:57 ب.ظ.
کاره خیلی خوبی کردی اینجا نوشتیش دَدی بزرگ ! 😀